فردا جمعه اس و یار میاد
فردا دارم میرم پیش عشقم یه ارایشگاه قبلشم کاش بشه برم بکسری بزنم چون کوتاه دوست داره🙂
ما معمولا میریم بیرون یه چادر میبریم با یه مرغ بریونی چیزی میریم پیکنیک مانند صفا میکنیم ، چه صفایی یعنی دلم میخواد اون لحظه فقط زمان وایسه تا ابد همون حالت گیر کنیم تو چشماش نگاه کنمو دیوونه بشم .
خیلی دوستش دارم اما یه غمی تو دلمه انگار که اون همیشگی نیست و این واقعا منو اذیت میکنه باعث میشه هرازگاهی یه رفتارای عجیب غریبی کنم که خوشش نمیاد خودمم خوشم نمیاد مثلا گیر الکی بدم یا هی غور بزنم .
ولی من که رو عشق و دل خودم پایبندم تا ابد تلاشمم همه جوره میکنم اونم همینطور ولی اگه نشد یا خودش رفت یا روزگار جدامون کرد واقعا نمیدونم چه گوهی بخورم بدون عشقم . من هیچکی جز اون نمیخواااااااام 😭😭😭😭 احتمالا خیلی تنها و گوشه گیر میشم و انگیزه ای برام نمیمونه دیگه .
ولش اصلا فکر جداییم میاد تو ذهنم دیوونه میشم فعلا که هست و هستم پس انرژی منفی چیه دارم میدم 😒 چرا غصه؟؟؟ فردام که داره میاد پیشم بریم صفا سیتی 😍
سبکه سبکم اگه سنگین شدم اونموقع به اندازه کافی از غمو غصه میگم فعلا پس انرژی مثبتو در میابم
داره خوابم میگیره کم کم . تا نپریده برم بخوابم فردا صبح باید برم دنبالش🥰
ای خدا خیلی عشقم ❤H❤ رو دوست دارم. خدا براش میمیرم. خدایا یه کاری کن تا آخر عمر باهم باشیم از این جمعه ها داشته باشیم هر روز. خیلی عاشقشم خیلیییییی....